*** واقعه ی غدیر ***
در سال دهم هجرت پیامبر (اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ) دربازگشت از حجة الوداع به امر الهی علی(علیه السلام) را پس از
خطبه ای طولانی به عنوان جانشین خود به مردم که حدود 120 هزار نفر بودند معرفی کرد .
و خدا را گواه گرفت که وظیفه اش را ابلاغ کرده و از مردم خواست که با آنحضرت بیعت نمایند و حدود سه روز این بیعت به طول
انجامید.
در این هنگام آیه سوم سوره مائده نازل شد که:
{ اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً }
یعنی امروز (روز غدیر) کامل کردم برای شما دینتان را و تمام نمودم بر شما نعمتم را و راضی شدم که اسلام دینتان باشد.
پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
ای مردم بدانید که خدا علی (علیه السلام) را برای شما به عنوان ولی و امام تعیین کرد و اطاعت از او بر مهاجرین و انصار و بر
تابعینی که به نیکی از آنان پیروی کردند واجب است.
فرمان او روا ، سخن او مقبول و امر او نافذ است .
آنکه با او مخالفت کند ملعون است و آنکه در پی او رود ، رحمت شده ، و آنکه او را باور دارد ، مومن و مورد آمرزش حق است.
پس از خدا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ولی شماست و پس از من نیز علی (علیه السلام ) به فرمان پروردگارتان ولی و امام
شماست و سپس امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روز قیامت .
حلالی نیست جز آنکه بیان نمودم و حرامی نیست جز اینکه روشن ساختم و تا روز قیامت غیر قابل تغییر است.
_ ای مردم هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آنرا در من گرد آورده و هر علمی هم که من آموخته ام آن را در امام پرهیزکاران
فراهم ساخته ام و هیچ علمی نیست مگر اینکه آن را به علی (علیه السلام) آموخته ام و او امام مبین است.
{ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ } یس/12
_ توطئه گران منافق و حسود به ظاهر با علی(علیه السلام) بیعت نمودند و به آن حضرت تبریک گفتند ولی بنای مخالفت را گذاردند.
حتی در بازگشت به مدینه تصمیم به قتل پیامبر خدا گرفتند و هر روز توطئه ای علیه آن حضرت می نمودند.
بنای مخالفت:
نعمان بن حارث فهری ازمنافقین تند خو خدمت پیامبر رسید و گفت ما را امر به نماز و روزه کردی انجام دادیم .
حال کارت به جایی رسیده که دامادت را بر ما سوار کرده ای ،اگر این از طرف خودت هست ،خودت را قبول نداریم
و اگر از طرف خداست ،بگو سنگی بیاید و ما را نابود کند ، در این حال سنگی نازل شد ، و او را جلو جمعیت به درک فرستاد.
که در اول سوره معارج و آیه 32 انفال این واقعه آمده است.
_ حسان بن ثابت شاعر معروف خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد اجازه می فرمایید این حادثه را به شعر در آورم .
حضرت اجازه دادند و او طی اشعاری بلند این واقعه را به شعر درآورد و برای جمعیت خوانده.
این روز بزرگ برای ما بزرگترین عید است که امام صادق (علیه اسلام) فرمودند به علت آنکه خداوند در این روز دینتان را کامل و نعمتش را بر شما تمام کرد.
|